شعر در مورد بدقولی
شعر در مورد بدقولی ,شعری در مورد بدقولی,شعر درباره بدقولی,شعری درباره بدقولی,شعر درباره ی بدقولی,شعر بدقولی,شعر بدقولی,شعر درباره بدقولی,شعر برای بدقولی,شعر در مورد بدقولی,شعر راجع به بدقولی,شعر بدقولی عموپورنگ,شعر در باب بدقولی,شعر طنز بدقولی,شعر در مورد بدقولی,شعری در مورد بدقولی,شعری درباره بدقولی,شعر درباره ی بدقولی,شعری برای بدقولی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد بدقولی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
رفتم به یک پارک
همراه مادر
از شادمانی
پر می زدم، پر
شعر در مورد بدقولی
مشغول بازی
خوشحال و خندان
با دیدن تاب
گفتم که: «آخ جان! »
شعری در مورد بدقولی
بر روی آن تاب
چون ایستادم
از یاد بردم
قولی که دادم
شعر درباره بدقولی
با تاب رفتم
پایین و بالا
دور سر من
چرخید دنیا
شعری درباره بدقولی
اگر قولی کند بد قول باشد
خوشیش از جایگاه بول باشد
شعر درباره ی بدقولی
این گفته مستانه از سید ما بشنو
قولی و چه خوش قولی این سحر حلال اوست
شعر بدقولی
قولی به قلم گوید گویا به کتابت
قولی به زفان گوید مشروح و مفسر
شعر بدقولی
بی فتنه مقیمانش فعلی نپسندیده
بی باده حریفانش قولی ننوشیده
شعر درباره بدقولی
قولی بزن از طریق عشاق
یا خود غزلی که اوحدی راست
شعر برای بدقولی
اگر قولی کند بد قول باشد
خوشیش از جایگاه بول باشد
شعر در مورد بدقولی
قولی درشت گفت ولیکن درست گفت
زانرو که کرد گفتش در دل اثر مرا
شعر راجع به بدقولی
قولی که در عراق است درمان این فراق است
بی قول دلبری تو آخر بگو کجایی
شعر بدقولی عموپورنگ
ور بر رسم ز قولی، گوئی کاین
از خواجه امام گفت یکی برنا
شعر در باب بدقولی
چرا گر خداوند قولی و فعل
پری باشی از قول و دیو از فعال؟
شعر طنز بدقولی
بل روز و شب به قولی پوشیده
پندی همی دهند به هر حینم
شعر در مورد بدقولی
کند مبطل محقی را به قولی
روایت کرده حماد از فریغون
شعری در مورد بدقولی
گر شنودی، ای برادر، گفتمت قولی تمام
پاک و با قیمت که گوئی عنبر ساراستی
شعری درباره بدقولی
در سماع آفتاب این ذره ها چون صوفیان
کس نداند بر چه قولی بر چه ضربی بر چه ساز
شعر درباره ی بدقولی
در عالم دین او سوی ما قول خدای است
قولی که همه رحمت و فضل است معانیش
شعری برای بدقولی
قول این و آن درین ناید به کار
قول قول کردگار اکبر است
شعر در مورد بدقولی
قول ایزد بشنو و خطش ببین
قول و خط من تو را خود از بر است
شعری در مورد بدقولی
قول او را نیست جز عالم زبان
خط او را شخص مردم دفتر است
شعر درباره بدقولی
بر قول اوحدی کن گوش، ار نجات خواهی
زیرا که قول او جز مسمار دل نباشد
شعری درباره بدقولی
من که قول ناصحان را خواندمی قول رباب
گوشمالی دیدم از هجران که اینم پند بس
شعر درباره ی بدقولی
قولی که در عراق است درمان این فراق است
بی قول دلبری تو آخر بگو کجایی
شعر بدقولی
وین قول را گواست در این عالم
تابنده همچو مشتری از جوزا
شعر بدقولی
قول و عمل چیست جز ترازوی دینی
قول و عمل ورز و راست دار زبانه
شعر درباره بدقولی
من با تو یکدلم، سخن و قول من یکیست
اینست قول من که شنیدی، سخن یکیست
شعر برای بدقولی
جز پیر مغان نمی شناسم
جز قول بتان نمی نیوشم
شعر در مورد بدقولی
کآیم بر تو غزلسرایان روزی
وان قول مخالفش نمیآید راست
شعر راجع به بدقولی
گر درست است قول معتزله
این فقهیان بجمله کفارند
شعر بدقولی عموپورنگ
تمامش کن هلا حالی که شاه حالی و قالی
کسی که قول پیش آرد خطی بر قول و قایل کش
شعر در باب بدقولی
به قول اوحدی ار ذره ای برآری سر
ز روشنی رخ خود را چو آفتاب کنی
شعر طنز بدقولی
مد صراط و وضع ترازو و طی ارض
هول حساب و قول شفاعت گزار چیست؟
شعر در مورد بدقولی
قول من بر دشمنان تلخست، از آنک
مرگ ایشان در سخن های منست
شعری در مورد بدقولی
نکنی گوش به جایی که رود قصه من
مگر آن گوش که بر قول بداندیش کنی
شعری درباره بدقولی
گوش بر قول حسودان مکن، ای رانه رواست
که صوابی بگذاری و خطا گوش کنی
شعر درباره ی بدقولی
اوحدی، خطا باشد قول جز درین پرده
گر صواب می جویی این ترانه برگیری
شعری برای بدقولی
یا رب ز گناه زشت خود منفعلم
وز قول بد و فعل بد خود خجلم
شعر در مورد بدقولی
به رغم خاطر من قول دشمنان کردی
چه طالعی ست مرا آه، تا چه پیش آید؟
شعری در مورد بدقولی
مرو به قول مخالف به هرزه راه حجاز
وگرنه راه نیابی به پرده عشاق
شعر درباره بدقولی
ز قول اوحدی بر بیدلان خوان
غزلهایی که داری یاد هیلا
شعری درباره بدقولی
این که در کار بلای دل ما می کوشید
اثر قول حسودست که برکار گرفت
شعر درباره ی بدقولی
مگر در پی آزرم و قول من بشنو
مباش بر سر آزار و پند من بنیوش
شعر بدقولی
من از حیرت نمی دانم حدیث خویشتن گفتن
ز قول اوحدی بشنو سخن های جگر سوزم
شعر بدقولی
تا مطربان ز شوق منت آگهی دهند
قول و غزل به ساز و نوا می فرستمت
شعر درباره بدقولی
طهارت ار نه به خون جگر کند عاشق
به قول مفتی عشقش درست نیست نماز
شعر برای بدقولی
دلم از پرده بشد حافظ خوشگوی کجاست
تا به قول و غزلش ساز نوایی بکنیم
شعر در مورد بدقولی
حدیث صحبت خوبان و جام باده بگو
به قول حافظ و فتوی پیر صاحب فن
شعر راجع به بدقولی
به قول دشمنان برگشتی از دوست
نگردد هیچ کس دوست دشمن
شعر بدقولی عموپورنگ
خزینه داری میراث خوارگان کفر است
به قول مطرب و ساقی به فتوی دف و نی
شعر در باب بدقولی
نقل هر جور که از خلق کریمت کردند
قول صاحب غرضان است تو آن ها نکنی
شعر طنز بدقولی
مغنی نوای طرب ساز کن
به قول وغزل قصه آغاز کن
شعر در مورد بدقولی
چگونه گوش توان کرد پند صاحب هوش
مرا که قول مغنی هنوز در گوشست
شعری در مورد بدقولی
خواجو از قول مغنی نشکیبد ز آنروی
هر زمان پرده سرا را بسرا می آرد
شعری درباره بدقولی
بگو که پرده سرا ساز را بساز درآرد
مگر ترانه ئی از قول آن نگار بگوید
شعر درباره ی بدقولی
بر مقتضای قول حکیمان روزگار
اندک بنوش باده و بسیار غم مخور
گوش بر قول مغنی کن و برطرف چمن
صبحدم نغمه مرغان خوش الحان کم گیر
شعری برای بدقولی
سخنی گفتم و صد قول خطا کردم گوش
قدحی خوردم و صد نیش جفا کردم نوش
شعر در مورد بدقولی
ترا که این همه قول مخالفست رواست
که یاد می نکنی هیچ نوبت از عشاق
شعری در مورد بدقولی
هزار دشمنی افتد به قول بدگویان
میان عاشق و معشوق دوستی برجاست
شعر درباره بدقولی
از قول اوحدی منگر، کین ترانها
یکسر درین نوای خوش آهنگ دیده ایم
شعری درباره بدقولی
منم که شعر و تغزل پناهگاه منست
چنانکه قول و غزل نیز در پناه منست
شعر درباره ی بدقولی
به قول خواجه گر از جام می کناره کنم
به دور لاله دماغ مرا کنید علاج
شعر بدقولی
خوش است قول که با فعل همزمان باشد
حدیث تو به مگو چون دلت پشیمان نیست
شعر بدقولی
راستی قول سروگلشن جان است
حیف که باغ تو این نهال ندارد
شعر درباره بدقولی
هرگز قرین نگشت به هم قول و فعل من
کردار را همیشه به گفتار داشتم
شعر برای بدقولی
صائب فسرده ایم، بیا در میان فکن
از قول مولوی غزل عاشقانه ای
شعر در مورد بدقولی
سیمرغ کوه قاف حقیقت کنون منم
کو عارفی که قول مرا ترجمان کند
شعر راجع به بدقولی
نتوان به قول زاهد بیهوده گوی شهر
برداشت دل ز شاهد پاکیزه خوی خویش
شعر بدقولی عموپورنگ
تا کشید آهنگ مطرب حلقه در گوشم فروغی
فارغ از قول خطیب، آسوده از پند ادیبم